همقطاران دشت کربلا یادش بخیر…

سلام دوستان

شب است و سکوت است ماه است و من
فغان و غم و اشک و آه است و من
شب و خلوت و بغض نشکفته ام
شب و مثنوی های ناگفته ام
شب و آخرین سوز مستانه ام
شب و های های غریبانه ام
کجایند اسیران سوز دعا
کجایند مردان بی ادعا
کجایند شور آفرینان عشق
علمدار،مردان میدان عشق
کجایند مستانه جام مست
دلیران عاشق شهیدان مست
من امشب خبر می کنم غرب را
که آتش زنند این دل سرد را
ذوق و شوق نینوا کرده دلم
چون هوای جبهه ها کرده دلم
اون سنگر بهترین ماوای من
آه جبهه، کو برادرهای من
سنگر خوب و قشنگی داشتیم
روی دوش خود تفنگی داشتیم
جنگ ما را لایق خود کرده بود
جبهه ما را عاشق خود کرده بود
سرزمین نینوا یادش بخیر

عکس هایی از دیار یاران…

ضریح یکی از اولیاء الهی

نوجوانی که فارسی خوب بلد بود!!!

در کنار یک قبضه توپ

فاصله ما تا کربلا البته تا آن روز!

تانک دشمنان اسلام

آنجا محل شهادت مردان مرد است همانهایی که ما به گرد پاهایشان نخواهیم رسید!

این هم عکس من و فرمانده جوان ما آقا سید… که به من هی میگفت حاجی (آخر ما نفهمیدیم مثل فیلم سید شهید شد یا حاجی!)

تاریخ : ۱۳۹۵/۱۱/۱۷ ساعت : 1:23 ق.ظ