عواملی که بلای جان ایرانیان شده است!!!
عواملی که بلای جان ایرانیان شده است!!!
عواملی که بلای جان ایرانیان شده است!!!
معلوم نیست چرا اینقدر که نگران آلودگی هوا و پارازیت و گرانی مسکن و ماشین و طلا هستیم به فکر بدن عزیزمان نیستیم! همه دائم انتقاد میکنیم که وای چه خبر شده و این چه مملکتی است و چرا و چرا و چرا؟ اما یک سوزن به خودمان نمیزنیم که این چه سبک زندگی است که داریم پی میگیریم؟ حدود ۳۹ درصد مردان و ۴۹ درصد زنان ۱۵ تا ۴۹ ساله کشور اضافه وزن دارند. در گروه سنی ۴۵ تا ۶۵ ساله اضافه وزن در زنان ۷۰ درصد و در مردان حدود ۵۷ درصد است.
به همین راحتی و به همین سادگی، در مرز هشدار قرار گرفتهایم و اصلا برایمان مهم نیست که هم چاق شدهایم هم شکمپرست شدهایم هم بدون تحرک شدهایم و هم…در خیابان که حضور یافتید فقط به مغازهها نگاه کنید تا دستتان بیاید شلوغ ترین مغازهها در هر ساعتی و هر روزی و هر فصلی، فست فودها و رستوارنها هستند! واقعا چه بلایی سر اعتقادات و اصول زندگی ما آمده است؟ مگر نه اینکه کمی قبلتر، غذای بیرون و رستوران تنها برای گاهی اوقات خوب بود و اغلب خودمان غذا طبخ میکردیم و بازهم اغلب شبها سبک غذا میخوردیم.
حالا چه شده که فراموش کردیم که چه دینی داریم و چه آئینی؟
مرگ سالی ۱۵۰ هزار ایرانی با هفت منشا مشترک،خبری نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت.مرگی که به دلیل سبک غلط زندگی ایرانیها بلای جان آنها شده است.در محل کار که نشستهاید،از میان همکارانتان تعدادی دیابت دارند،عدهای از فشار خون بالا خسته شدهاند،دیگری نفسش بالا نمیآید،بس که سیگار میکشد و دیگری از چاقی رنج میبرد.اینها به عدم توجه دولت و دستگاههای مربوطه برنمیگردد یا اگر آنها هم مقصر باشند،این بار نمیتوان نقش مردم را در عدم توجه به سلامت خودشان نادیده گرفت، وقتی بزرگترین تفریح این روزهایشان رفتن به رستوران و زدن یک چلوکباب چرب به بدن است یا خوردن سوسیس و کالباس و پیتزا که دیگر نیازی به ثابت کردن ضررهایش نیست.
«در شرایط گذار اپیدمیولوژیک بیماریها،هفت عامل خطر منشأ بیش از ۱۵۰ هزار مرگ سالانه در کشور معرفی میشوند،عواملی که مردم کم و بیش با آنها آشنا هستند؛سیگار،قلیان،تغذیه ناسالم،کم تحرکی، چاقی، فشار خون، قند خون بالا و کلسترول خون بالا.»
این هفت عامل، عواملی هستند که همه مردم کم و بیش با آنها آشنا هستند. سیگار از جمله این عوامل خطر است؛ این درحالیست که حدود ۱۵ درصد مردم کشور یعنی حدود ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر استعمال سیگار دارند که البته با اضافه کردن قلیانیها، آمار افرادی که استعمال دخانیات دارند، بالاتر میرود.وی تغذیه ناسالم، کم تحرکی، چاقی، فشار خون، قند خون بالا و کلسترول خون بالا را از دیگر عوامل خطر بیماریهای غیرواگیر خواند و افزود: در مجموع این هفت عامل خطر به همراه افسردگی (به عنوان عامل خطر برای خودکشی) حدود ۷۰ درصد بیماریها را سبب میشوند. به این ترتیب درصورت کنترل این هفت عامل، خطر ابتلای مردم به بیماریهای مزمن کاهش مییابد.
براساس مطالعات انجام شده در کشور ۳۰ درصد مردان و ۳۶ درصد زنان ۲۵ تا ۶۴ سال کشور دارای کلسترول بالا هستند. و یکی از دلایل عمده چاقی و اضافه وزن در درصد بالایی از جمعیت کشور تغییرات در الگوی مصرف غذایی مردم است، فست فودها، سرخ کردن بیش از حد غذا، مصرف شیر و ماست پرچرب باعث چاقی و بالا رفتن کلسترول و LDL در خون میشود.
انواع چیپس و پفک و نوشابههای گازدار جزو موادغذایی مضر سلامت هستندو نباید تبلیغ شوند اما اکنون شاهدیم که تبلیغاتی که از تلویزیون پخش میشود که نشان میدهد جوانان یا سالمندان چیپس میخورند و مردم را در این راستا تشویق کرده که نتیجهای جز بالا رفتن مصرف نمک و روغن ندارد. ما تنقلات سنتی مفیدی داریم که به فراموشی سپرده شده مثلاً انواع خشکبار، گندمک، شاهدانه و برنجک که ارزش غذایی بسیار دارد و اگر به صورت بهداشتی بستهبندی شوند جایگزین خوبی در بازار خواهند بود. در عین حال عرقیات سنتی کم شیرین، آبمیوه تازه خانگی و دوغ کم نمک و بدون گاز هم جایگزین مناسبی برای نوشابههای گازدار است.
بر اساس مدلسازی انجام شده، تا سال ۱۴۰۴ حدود ۷۰درصد بیماریهای کشور به حوزه بیماریهای غیرواگیر مربوط است و مابقی آن به حوادث و بیماریهای واگیر از جمله «اچایوی» خواهد بود.ایران نیز مانند دیگر کشورهای در حال توسعه سه نوع اپیدمی بیماری را در خود جای داده است؛ اپیدمی بیماریهای غیرواگیر، اپیدمی بیماریهای واگیر نظیر ایدز و هپاتیت و اپیدمی مسائل و آسیبهای اجتماعی. این سه نوع اپیدمی روی یکدیگر اثر هم افزایی دارند. بر این اساس به منظور انجام مداخلات اثربخش روی هر یک از این مسائل و بیماریها، لازم است همزمان اقدامات مربوطه در سایر موارد نیز به کار گرفته شود؛ چرا که در غیر این صورت مداخلات کم اثر خواهد بود.
به عنوان مثال در فرد مبتلا به آسیب اجتماعی اگر در زمینه کاهش این آسیب وی اقدامی صورت نگیرد، نمیتوان مداخله موثری هم درباره بیماریهای غیرواگیر وی انجام داد بیماریهایی نظیر سرطانها، دیابت، فشار خون، چاقی، بیماریهای ژنتیکی، آسم، بیماریهای دهان و دندان، بیماریهای کلیوی و اسکلتی – عضلانی از جمله مهمترین بیماریهای حوزه غیرواگیر میباشندکه جهت کنترل این بیماریها از سالهای گذشته برنامههای متعددی آغاز شده است.از جمله این برنامهها میتوان به غربالگری و مراقبت دیابت، فشار خون و پیشگیری از پوسیدگی دندان در کودکان اشاره کرد که حداقل ۳۰ درصد جمعیت کشور را تحت پوشش دارند.»
«سبک سالم زندگی از فعالیتهای بین بخشی است،که فقط در عملکرد وزارت بهداشت خلاصه نمیشود.وزارت کشاورزی،بخشهایی که در امر بازرگانی کار میکنند،وزارت ورزش و جوانان،وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداریها همه اینها در ایجاد بستر لازم برای جلوگیری از بیماریهای غیرواگیر نقش دارند.تا وقتی که شهرهای ما از سوختهای فسیلی آلوده میشود،تا وقتی که در قهوه خانهها استفاده از قلیان آزاد است که میتواند ضررهایی به مراتب بیشتر از سیگار داشته باشد،تا زمانی که بهای دخانیات در کشور از هزینه یک ساعت استخر ارزانتر است،اینها همه باعث میشوند در واقع نوع تفریحات جوانان ما به سمت تفریحات ایستا و کمتر سالم تغییر پیدا کند،این مسائل نیاز به یک فعالیت بین بخشی دارد.
وزارت بهداشت به تنهایی نمیتواند جلوی عرضه قلیان در قهوه خانهها را بگیرد. در دولت قبلی با این که مصوبهای هم در این زمینه وجود داشت،منتهی به انحای مختلف قهوه خانهها از زیر بار اجرای عدم عرضه قلیان فرار کردند،متاسفانه در حال حاضر استفاده از بدترین نوع قلیان،که تنباکوهای عطری است،در بین برخی از جوانان و حتی نوجوانان ما به یک خرده فرهنگ تبدیل شده است،که آثار سو بسیار شدیدی دارد.به صورت علمی ثابت شده است که یک دفعه استفاده از قلیان مانند مصرف یک پاکت سیگار میتواند بیماری زا باشد.»
در خیابانها اگر نگاه کنیم تعداد فست فودها و پیتزا فروشیها از تعداد ورزشگاهها هم بیشتر است،حتی آن رستورانهای سنتی هم که در آن غذای ایرانی و کمتر مضر طبخ میشود به علت این که قیمتشان گران در میآید دارند جایشان را به فست فودها میدهند.این موضوع نشاندهنده این است که باید بخشهای دیگر حاکمیت هم به این مسئله وارد شوند،که سبک غلط زندگی بلای جان ایرانیان شده است.»
«سوختهای فسیلی مشکل دار،آلودگی شهرها و ترافیک هیچ کدام به تنهایی در ید قدرت وزارت بهداشت نیست،بلکه وزارت بهداشت مثل دروازهبان یک تیم فوتبال هست که دفاع ضعیفی دارد و با اوج حملات از تیم مقابل که آسیب زاهای متفاوت جسمی و روانی باشند،روبهرو است.بنابراین این مسئله فقط از سوی وزارت بهداشت حل نمیشود،باید دید جامعی روی آن باشد.از وزارت ارشاد تا بقیه سازمانها در تغییر سبک زندگی ایرانیان و اهمیت جان مردم مسئول هستند.وقتی صداوسیما به عنوان یک رسانه عمومی میآید و پفک،چیپس،نوشابه و بستنی تبلیغ میکند.وقتی میگوید:بستنی از شیر بهتر است! بستنیای که با افزودنیهای غیرطبیعی درست میشود.خب چه انتظاری میتوان داشت.»
بوفههای مدارس پایگاهی برای ترویج تغذیه نامناسب
در رابطه با آموزش غلط شیوه تغذیه در جامعه،تنها تبلیغات صداوسیما مقصر نیست.موادغذایی که در بوفههای مدارس توزیع میشود،نیز یکی دیگر از شیوههای غلط تغذیه در ایران است که گریبان دانشآموزان را گرفته است. «در بسیاری از مدارس در سطح شهر،بوفههایی داریم که موادغذایی ناسالم میفروشند،بهویژه در مدارس غیر انتفاعی که نظارت بر آنها کمتر است،ساندویچ کالباس و سوسیس و حتی پیتزا در بعضی از بوفههای مدارس به فروش میرسد.فروش نوشابه در بوفههای مدارس چه معنی دارد جز این که ترویج آشکار تغذیه ناسالم است.وقتی در بسیاری از بوفهها شیر ندارند چرا باید نوشابه فروخته شود؟!
فرهنگ خانوادهها هم باید تغییر کند.اکنون از نظر علمی ثابت شده است استفاده از تنقلات زیر هفت سالگی کاملا ممنوع است،زیرا ذائقه فرد را تغییر میدهد و فرد سیستم مغزی و هیپوتالاموسش به غذاهای چاق کننده،پرنمک و پر شیرینی عادت میکند و این عادت غذایی برای همه عمر با اینها خواهد ماند.میزان واردات شکر متاسفانه هرساله دارد در کشور ما افزایش مییابد و میزان واردات و تولید روغنهایی که در واقع غیر اشباع هستند و شدیدا برای سلامتی زیان آورند دارد زیاد میشود.از سویی دیگر،به خاطر افزایش قیمتها سرانه مصرف لبنیات در حال پایین آمدن است.»
نحوه شهرنشینی باعث تغییر سبک زندگی
مسائل پیچیده فرهنگی باعث تغییر سبک زندگی ایرانیها شده است.این تغییر سبک فاکتورهای زیادی دارد.نحوه زندگی،شهرنشینی،تبلیغات نامناسب،حتی ترویج زندگیهای غربی که با فرهنگ ما متفاوت است،باعث این عوض شدن سبک زندگی و مشکلاتش شده است.
ذائقه فرزندان تعیین کننده سلامت غذا!
تغییر فرهنگی که براساس اشتها عمل میکند خطرناک است «این فرهنگی است که به غذاهای چرب،شیرین و پر نمک علاقه دارد.غیر از این موضوعات پدیده فرزند سالاری که حاصل طبیعی کنترل شدید موالید طی چند سال اخیر در ایران است،باعث شده است ذائقه فرزندان تعیین کنندهترین نکته در سبد غذایی خانوار باشد،و به جای نگاه کردن به ارزشهای غذایی و روشهای علمی برای تعیین سبد خانوار در واقع ذائقه بچهها مورد توجه قرار میگیرد.
به صورت کلی در حال حاضر ۶۰ درصد مسائل بهداشتی مسائل بین بخشی است که از وزارت کشاورزی،صداوسیما، وزارت بهداشت، بازرگانی و…در آن موثر هستند. باید بدانیم دادن مجوز به این همه فست فود در شهرها چه نتیجهای دارد؟دادن مجوز به قهوه خانهها برای ارائه قلیان چه کمکی به اقتصاد کشور میکند که به آن بیتوجه هستند و سلامت انسانها را ندیده میگیرند.» زندگی ایرانیان عوض شده است.اینجا شرق آسیا نیست که ماهی و سبزیجات جزو اصلی زندگی باشند.قلیان جزو تفریحات است و فست فود جزو لذیذترین غذاها به شمار میرود.اما اینها تفریحاتی است که با جان ایرانیان سرو کار دارد و بلای جانشان شده است.