موسیقی حرام است؟
چه نوع موسیقی حرام است؟
آیا روایات معتبری وجود دارند مبنی بر اینکه هر خانهای که در آن ساز و آواز باشد، از بلاهای دردناک در امان نیست؟ و یا گوش دادن به صدای تار از گناهان کبیره است؟
میخواستم بدانم که آیا احادیث زیر معتبر هستند: ۱. «قال الامام الصّادق(ع): بیتُ الغناء لا تُؤمَنُ فیه الفجیعهُ و لا تُجابُ فیه الدَّعوهُ و لا تَدخلُه الملائکه»؛ امام صادق(ع) فرمود: «خانهای که در آن غنا و ساز و آواز نواخته شود، از مصیبتها و بلاهای دردناک در امان نیست و دعا در آن خانه مستجاب نمیگردد و فرشتگان به آن خانه وارد نمیشوند». ۲. قال الامام الرضا(ع): اِستماع الاَوتار مِنَ الکبائر. امام رضا(ع) فرمود: گوش دادن به صدای تارهای موسیقی از گناهان کبیره است.
پاسخ اجمالی
۱. روایت اول در کتاب کافی کلینی(ره) با چنین سندی نقل شده است: «محمد بن یحیى عَنْ أَحمد بن محمد عن الحسین بن سعید عن ابراهیم بن أَبی البِلاد عن زید الشَّحَّام قال: قال أَبُو عَبْدِ الله(ع): بَیْتُ الْغِنَاءِ لَا تُؤْمَنُ فِیهِ الْفَجِیعَهُ وَ لَا تُجَابُ فِیهِ الدَّعْوَهُ وَ لَا یَدْخُلُهُ الْمَلَکُ»؛[۱] امام صادق(ع) فرمود: «خانهای که در آن غنا و آواز نواخته شود، از مصیبتها و بلاهای دردناک در امان نیست و دعا در آن خانه مستجاب نمیگردد و فرشتگان به آن خانه وارد نمیشوند».
این روایت از جهت سندی صحیح و معتبر است؛[۲] زیرا بر اساس منابع رجالی همه راویان این حدیث، امامی، ثقه و جلیل القدر هستند.[۳]
مقصود از واژه «بیت الغناء» در این روایت، غنا و آواز و موسیقی مطرب و لهوی است[۴] که انسان را به سوی شهوت و فساد اخلاقی میکشاند و پاکی و تقوا را در خانواده و جامعه نابود میکند؛ از اینرو نواختن و گوش دادن به چنین موسیقیای حرام و گناه است.
البته برخی فقها گفتهاند که با توجه به ذیل این روایت؛ گوش کردن به غنا مکروه بوده و این روایت بر غیر از کراهت دلالت دیگری ندارد.[۵]
۲. از میان کتابهای در دسترس، روایت دوم را تنها در کتابهای یکی دو قرن قبل مانند «مستدرک الوسائل» محدّث نوری (متوفی: ۱۳۲۰ق) میتوان یافت. به عنوان اولین منبع از امام رضا(ع) با این سند نقل شده است: «السَّیِّدُ الْفَاضِلُ الْمُعَاصِرُ فِی الرَّوْضَاتِ، عَنْ رِسَالَهِ قَبَائِحِ الْخَمْرِ لِلسَّیِّدِ الْجَلِیلِ الْأَمِیرِ صَدْرِ الدِّینِ الدَّشْتَکِیِّ عَنِ الرِّضَا(ع) اِستماع الاَوتار مِنَ الکبائر».[۶]
امام رضا(ع) فرمود: شنیدن صدای تارها از گناهان کبیره است.
اگرچه شنیدن صدای هرگونه آلات موسیقی در مجالس لهو و لعب، حرام میباشد، اما خصوص این روایت، سند قابل اعتمادی نداشته و روایتی مُرسَل است.
این روایت از جهت سندی صحیح و معتبر است؛[۲] زیرا بر اساس منابع رجالی همه راویان این حدیث، امامی، ثقه و جلیل القدر هستند.[۳]
مقصود از واژه «بیت الغناء» در این روایت، غنا و آواز و موسیقی مطرب و لهوی است[۴] که انسان را به سوی شهوت و فساد اخلاقی میکشاند و پاکی و تقوا را در خانواده و جامعه نابود میکند؛ از اینرو نواختن و گوش دادن به چنین موسیقیای حرام و گناه است.
البته برخی فقها گفتهاند که با توجه به ذیل این روایت؛ گوش کردن به غنا مکروه بوده و این روایت بر غیر از کراهت دلالت دیگری ندارد.[۵]
۲. از میان کتابهای در دسترس، روایت دوم را تنها در کتابهای یکی دو قرن قبل مانند «مستدرک الوسائل» محدّث نوری (متوفی: ۱۳۲۰ق) میتوان یافت. به عنوان اولین منبع از امام رضا(ع) با این سند نقل شده است: «السَّیِّدُ الْفَاضِلُ الْمُعَاصِرُ فِی الرَّوْضَاتِ، عَنْ رِسَالَهِ قَبَائِحِ الْخَمْرِ لِلسَّیِّدِ الْجَلِیلِ الْأَمِیرِ صَدْرِ الدِّینِ الدَّشْتَکِیِّ عَنِ الرِّضَا(ع) اِستماع الاَوتار مِنَ الکبائر».[۶]
امام رضا(ع) فرمود: شنیدن صدای تارها از گناهان کبیره است.
اگرچه شنیدن صدای هرگونه آلات موسیقی در مجالس لهو و لعب، حرام میباشد، اما خصوص این روایت، سند قابل اعتمادی نداشته و روایتی مُرسَل است.
منبع : http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa60175
منابع :
[۱]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۶، ص ۴۳۳، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
[۲]. مجلسی اول، محمد تقی، روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علیپناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج ۱۰، ص ۱۵۹، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق؛ شیخ حرّ عاملی، رساله فی الغناء، محقق، مصحح، صادقی، محسن، ص ۲۹، قم، نشر مرصاد، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
[۳]. درباره تک تک راویان آن ر. ک: نجاشی، احمد بن على، رجال النجاشی، ص ۲۲، ۸۳، ۳۵۳، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق؛ حلی، حسن بن یوسف بن على، الخلاصه، ص ۴۹، ۷۳، ۱۵۷، قم، دار الذخائر، ۱۴۱۱ق؛ کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، ص ۵۹۶، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش؛ طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص ۳۵۵، نجف، حیدریه، ۱۳۸۱ق.
[۴]. ر.ک: مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، رسولی، سید هاشم، ج ۲۲، ص ۳۰۵، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق؛ نراقی، ملا احمد بن محمد مهدی، مستند الشیعه فی أحکام الشریعه، ج ۱۴، ص ۱۴۱ و ج ۱۸، ص ۱۹۹، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
[۵]. فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه فی شرح تحریر الوسیله(المکاسب المحرمه)، ص ۱۶۷، قم، مرکز فقهى ائمه اطهار(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
[۶]. نوری، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۳، ص ۲۲۰، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.