داستان مرد بیسواد و قرآن

287 views

داستان مرد بیسواد و قرآن …

داستان مرد بیسواد و قرآن …

 

داستان مرد بیسواد و قرآن

 

مرد بیسوادی قرآن میخواند ولی معنی قرآن را نمیفهمید.
روزی پسرش از او پرسید:  چه فایده ای دارد قرآن میخوانی،
بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟
پدر گفت:
پسرم!  سبدی بگیر و از آب دریا  پرکن و برایم بیاور.
پسر گفت:
غیر ممکن است که آب در سبد  باقی بماند.
پدر گفت:
امتحان کن پسرم.
پسر سبدی که در آن زغال میگذاشتند  گرفت و به طرف دریا رفت.
سبد را زیر آب زد و به سرعت به  طرف پدرش دوید ولی همه آبها از  سبد ریخت و هیچ آبی در سبد  باقی نماند.
پس به پدرش گفت؛
که هیچ فایده ای ندارد.
پدرش گفت:
دوباره امتحان کن پسرم.
پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب را برای پدر بیاورد.
برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد  تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت؛
که غیر ممکن است…!
پدر با لبخند به پسرش گفت:
سبد قبلا چطور بود؟
پسرک متوجه شد سبد که از  باقیمانده های زغال، کثیف و  سیاه بود، الان کاملاً پاک و تمیز  شده است.
پدر گفت:
این حداقل کاری است که قرآن  برای قلبت انجام میدهد.

https://samenalhojajtkd.ir/?p=1904