عریضه نویسی و چاه جمکران؟
عریضه نویسی و چاه جمکران؟
عریضه نویسی و چاه جمکران؟
سوال : در خصوص چاه مسجد جمکران: اولاً آیا این چاه معتبر است؟ ثانیاً عریضه انداختن در آن درست است؟ ثالثاً اگر فرضاً سند معتبری ندارد، اما برخی به واسطه شنیدن معجزات در مسجد شریف جمکران به آنجا بروند و در چاه عریضه بندازند و حاجتی هم بگیرند، شرعاً صحیح است یا خیر؟
پاسخ :
ـ عریضه نویسی و چاه جمکران
حساب عریضه نویسی از حساب چاه جمکران جداست؛ لذا اجالتاً این دو را خلط نکنید تا در ادامه به بحث این چاه نیز بپردازیم.
امّا عریضه نویسی (توسّل به امام معصوم از طریق نوشته)
الف. عریضه نویسی در واقع نوعی توسل است. پس همان ادله ی جواز و یا لزوم توسل می تواند دلیل بر جواز عریضه نویسی بوده باشد. چون وقتی توسل جائز بود، نحوه و شکل آن تا زمانیکه از نظر عقلی یا نقلی یا عرفی منعی نداشته باشد، جائز خواهد بود.
ب. عریضه نویسی دارای مستند روایی است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
در تحفه الزائر، مرحوم علامه مجلسی از امام صادق علیه السلام نقل شده که ایشان فرمودند: هر گاه کسی حاجتی از خداوند متعال داشت، و یا از موضوعی در هراس بود، آن را به این صورتی که بیان می شود بر روی کاغذی بنویسد: «بسم الله الرحمن الرحیم. انی اتوجه الیک باحب الاسماء الیک و اعظمها لدیک و اتقرب و اتوسل الیک بمن اوجبت حقه علیک بمحمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی، و جعفر بن محمد، و موسی بن جعفر، و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه المنتظر صلوات الله علیهم اجمعین اکفنی کذا و کذا…» پس آن نوشته را در آب جاری یا چاهی بیندازد انشاء الله خداوند متعال حاجت و درخواست او را بر می آورد.»
دقّت شود! فرمودند: در آب جاری یا چاه و نفرمودند: فلان چاه. پس هر آب جاری تمیز و هر چاه تمیزی باشد کافی است.
و در مورد عریضه نویسی به خدمت امام زمان «عج»، مرحوم محدث نوری، در کتاب «نجم الثاقب» از کتاب سعادت، عریضه ای را نقل کرده اند که می توانید برای اطلاع بیشتر به آنجا مراجعه نمائید(کتاب نجم الثاقب، تالیف میرزا حسین طبرسی نوری، ص ۷۸۹.)
به هر حال عریضه نویسی مستند روایی دارد و به همین جهت در زندگی علمای اسلامی نیز حکایاتی وجود دارد که ایشان نیز با هدف توسل به ائمه معصومین علیهم السلام، بویژه حضرت بقیه االله الاعظم «عج» به عریضه نویسی اقدام می کرده اند.
پس از نظر شرعی نه تنها منعی ندارد بلکه شواهد و روایاتی بر صحت و جواز آن نیز وجود دارد، همانطوری که اشاره نمودیم.
ـ امّا جریان چاه جمکران
نه تنها در جمکران؛ بلکه در بعضى از شهرها معمولاً محلى به نام چاه صاحب الزمان موجود است که برخى گمان مىکنند حضرت دستور حفر آن را داده یا ایشان در آنجا دیده شدهاند و یا از آب آن چاه نوشیدهاند؛ ولى هیچ یک از این نکات صحیح به نظر نمىرسد و هیچکدام سند معتبری ندارند. قضیه چاه امام زمانعلیه السلام در مسجد مقدس جمکران و شهرهاى دیگر، از این قرار است که مرحوم حاج شیخ عباس قمىقدس سره در مفاتیح الجنان از تحفه الزائر از امام صادقعلیه السلام روایتى نقل مىکند که: «هر گاه تو را حاجتى به سوى خداى تعالى، باشد یا از امرى خائف و ترسان باشى. در کاغذى بنویس و در آب جارى یا چاه بینداز…».
این یک نوع ارتباط و سخن گفتن با خدا است. مرحوم علامه مجلسى در روایتى مىفرماید: «اگر حاجت و گرفتارى داشتى با حضرت حجت (عج) چنین مکاتبه کن و حاجت خود را بنویس و در چاه یا نهر بینداز».( بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۲۳۴).
مردم این احادیث را دیده اند و بر اساس آنها عریضه نوشته اند؛ و روشن است که در جمکران، انگیزه برای عریضه نویسی بیشتر می شود. آنگاه این مردم دنبال آبی گشته اند تا عریضه را در آن بیندازند؛ و آبی نیافته اند جز همان چاهی که کنار مسجد بوده است. لذا عریضه را در آن انداخته اند؛ و کم کم این قضیّه بالا گرفته و افراد بعدی نیز توهّم نموده اند که این چاه ویژگی خاصّی دارد؛ در حالی که طبق آن احادیث، عریضه را در هر چاه یا نهری می توان انداخت. امّا عادت جهّال همین است که دنبال تقدّس تراشی و مقدّس بازی می گردند. حتّی شنیده ام که در مسجد جمکران، طرف خانمها دریچه های کولر پایین است؛ و برخی خانمهای عوام، شبکه های این دریچه ها را می گیرند و امام زمان را صدا می کنند. برخی نیز به این شبکه ی کولر، نخ و پارچه می بندند. نیز یاد دارم که زمانی اطراف محراب مسجد جمکران، دیوار شیشه ای کشیده بودند و داخلش لامپی سبز رنگ روشن نموده بودند. برخی عوام نیز خود را به این شیشه می مالیدند و آن را می بوسیدند. تا اینکه برخی از مراجع اعتراض نمودند و آن بساط برچیده شد.
خلاصه آنکه مردم عوام جاهل، عجیب روحیه ی افراط و تفریط دارند؛ یا به کلّی مقدّسات را منکر می شوند یا هر سنگ و چوبی را تقدیس می کنند. امیر مومنان(ع) چه نیکو فرموده اند: « لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطا ــ جاهل را نمی بینی مگر در یکی از دو حال؛ یا در حال تند روی یا در حال کند روی». پس عاقلان و عالمان باید دائماً مراقب باشند که جهّال کار دست امّت ندهند.