هوالشهید

هوالشهید هوالشهید زمان جنگ توی محله ی ما مکانیکی می کرد و چون کر و لال بود ، خیلی ها مسخره اش می کردند یه روز باهاش رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ” غلامرضا اکبری ” کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب کشید و توش نوشت شهیـــــد عبــــدالمـــطلب اکبــــری واقعا ما کجاییم […]