آیا دین از سیاست جداست؟ کسانی را که می گویند جداست، چگونه آگاه کنیم؟
آیا دین از سیاست جداست؟ کسانی را که می گویند جداست، چگونه آگاه کنیم؟
آیا دین از سیاست جداست؟ کسانی را که می گویند جداست، چگونه آگاه کنیم؟
همانگونه که در ادامه توضیح داده می شود با مراجعه به منابع اصیل اسلامی و همچنین کارکردها و وجه نیاز آدمی به دین می توان قلمور دین را بررسی نمود . و با تبیین صحیح این موضوعات برای مخالفین ، آنان را نسبت به این حقایق آگاه ساخت .
اگر ماهیت دین و وجه نیاز آدمى بدان به خوبى شناخته شود، قلمرو آن نیز تعیین مىگردد و مشخص مىشود که عدم جدایى دین از سیاست چراست.
دین مجموعه اى است از:
۱. معارف و بینشها (جهان بینى)؛ ۲. سلسله دستورات اخلاقى که سازنده خصایل نیکو و شخصیت حقیقى انسان است؛ ۳. سلسله قوانین و مقرراتى که مناسبات انسان را با خدا، جامعه و طبیعت به نیکوترین وجهى تبیین نموده و سعادت بشر را در پى آنها تضمین مىنماید (ایدئولوژى). از طرف دیگر سعادت انسانها – چه در دنیا و چه در سراى آخرت – در گرو قوانینى جامع کامل و بىنقص است و چون این جهان گذرا و سراى جاوید ابدى، با یکدیگر در ارتباط وثیق بوده و هر کنشى در این دنیا نسبت به سر نوشت آدمى در حیات پایدار خویش مؤثر است؛ پس قانونگذار علاوه بر احاطه کامل به تمام نیازهاى دنیایى بشر، باید ربط آنها را با زندگى اخروى نیز منظور دارد و این در حالى است که هنوز متفکران بشرى، تعریف واحدى از سعادت انسان به دست ندادهاند و حتى در اینکه تنها در همین دنیا واقعا کدامین راه تضمین کننده کمال و سعادت بشرى است، اختلاف شدیدى وجود دارد. و از همین رو مکتبهاى گوناگونى به وجود آمده که هر یک پس از چند صباحى تجربه، ضعف و شکست خود را برملا کردهاند. بنابراین بشریت بر سر دو راهى قرار دارد: یک. یا همواره در مسائل انسانى سیاسى و اجتماعى خویش، به دنبال مکاتب بشرى راه افتد و هر روز چیزى را تجربه کند و پس از شکست راه دیگر برگزیند تا پایان حیات تاریخى خود. دو. از ناحیه خداوند – که عالم به تمام نیازهاى او و راه کمال حقیقى او است – قانونى بدون خطا به او عرضه شود تا با تبعیت از آن به سمت سعادت و خوشبختى حرکت نماید. این است معناى عدم جدایى دین از سیاست و راه اول راه «سکولاریسم» و جدایى دین از سیاست است.
با مرورى کوتاه بر قوانین اسلامى و آیات قرآن روشن مىگردد که اسلام دینى جامع و همهسونگر است که تمام ابعاد زندگى انسان (فردى، اجتماعى، دنیوى، اخروى، مادى و معنوى) را در نظر گرفته و همان گونه که مردم را به عبادت و یکتاپرستى دعوت نموده و دستورات اخلاقى و مربوط به خودسازى فردى را دارد؛ احکام و دستوراتى در مورد مسائل حکومتى، سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، قضایى و اداره صحیح جامعه، روابط بینالملل، حقوقى و… دارا است و مقررات قضایى حقوقى روابط اجتماعى مسائل اقتصادى تربیتى و… دارد. جهت اثبات پیوستگی و ارتباط دین با سیاست، دلایل مفصّل و ارزشمندى بیان شده است که پرداختن به تمامى آنها، از حوصله این نوشتار خارج است؛ از این رو به طور فشرده به بیان چند نکته بسنده مىشود:
T}یک. گستره قوانین اسلام{T
با توجه به حجم عظیم احکام اجتماعى و اهداف سیاسى – دینى اسلام و همچنین گستره وسیع اموری سیاسی –اجتماعی که مشمول احکام شرعی شده ، مىتوان هدفگیرى اصلى این دین مقدّس را شناخت. امام خمینى(ره) در این باره مىفرماید: «اسلام دین سیاست است، با تمام شئونى که سیاست دارد. این نکته براى هر کسى که کمترین تدبّرى در احکام حکومتى، سیاسى، اجتماعى و اقتصادى اسلام بکند، آشکار مىگردد. پس هر که را گمان کند که دین از سیاست جدا است، نه دین را شناخته و نه سیاست را».V}صحیفه نور، ج ۱، ص ۶.{V
با مرورى کوتاه بر قوانین اسلامى و آیات قرآن، روشن مىگردد که اسلام دینى جامع و همه سونگر است که تمام ابعاد زندگى انسان (فردى، اجتماعى، دنیایى، اخروى، مادى و معنوى) را در نظر گرفته است و همان گونه که مردم را به عبادت و یکتا پرستى، دعوت نموده و داراى دستورات اخلاقى و خودسازى فردى است؛ احکام و دستوراتى در مورد مسائل حکومتى، سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، قضایى، امور مربوط به اداره صحیح جامعه، روابط بینالملل و… دارا مىباشد.
بدیهى است اجراى چنین احکام و دستوراتى، بدون قدرت اجرایى، امکانپذیر نیست. به عبارت دیگر آموزههاى سیاسى و اجتماعى دین لزوماً حکومت دینى را نیز به دنبال دارد. حکومت دینى -به معناى صحیح آن حکومتى است که جامعه را بر اساس قوانین الهى اداره کند و زمینههاى رشد استعدادها و امکان رسیدن انسانها به کمال و ایجاد جامعهاى سالم، صالح و شایسته را براى مردم آماده سازد و با فسادهاى اخلاقى، اجتماعى و… مبارزه کند.
T}دو. سیره پیشوایان دین{T
سیره و روش رسول اکرم(ص) نشان دهنده این است که دین از سیاست جدا نیست. آن حضرت ضمن تشکیل حکومت، مسؤولیت اجرایى و قضایى آن را نیز بر عهده داشت. امیر مؤمنان على(ع) نیز حکومتى بر اساس عدل و اجراى دستورات الهى بنا نهاد. حکومت کوتاهمدت امام حسن(ع)، قیام خونین امام حسین(ع) و مشروع ندانستن حکومتهاى وقت از سوى دیگر امامان(ع)، همه بیانگر این واقعیت است که آموزههاى سیاسى و «تشکیل حکومت صالح» از ضروریات دین اسلام است ، که این عملکرد از پشتوانه فکری و تئوریک تعامل دین و سیاست حکایت می کند..
T}سه. اهداف سیاسى و اجتماعى بعثت انبیا{T
در نگاه قرآن، پرداختن به مسائل سیاسى و اجتماعى، اصلاح امور جامعه و برقرارى مناسبات عادلانه، از اهداف نبوت و از تعالیم اساسى دین است. پارهاى از آیاتى که بر این مطلب گواهى مىدهد، عبارت است از::
۱. A}(لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ){A؛ V}حدید (۵۷)، آیه ۲۵.{V «به راستى که پیامبران را با پدیدههاى روشنگر فرستادیم و همراه آنان کتاب و میزان نازل کردیم، تا مردم به دادگرى برخیزند و آهن را که در آن نیروى سخت و سودهاى فراوان براى مردم است، پدید آوردیم».
۲. A}(وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِى کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ){A؛V}نحل (۱۶)، آیه ۳۶.{V «و به راستى در هر امتى، پیامبرى فرستادیم که خداوند را بندگى کنید و از پیروى طاغوت دورى جویید».V}براى آگاهى بیشتر ر.ک: نصرى، عبدالله، انتظار بشر از دین، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى.{V
T}چهار. مبانى قرآنى رابطه دین و سیاست{T
۱. اختصاص حاکمیت، ولایت و سرپرستى همه جانبه مادى، معنوى، دنیوى و اخروى براى خدا، رسول و اولیاى خاص او: A}(إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ){A؛ V}مائده (۵)، آیه ۵۵ و ر.ک: یوسف (۱۲)، آیه ۴۰؛ مائده (۵)، آیه ۴۲ و ۴۳.{V «سرپرست و ولى شما تنها خدا و پیامبر او است و کسانى که ایمان آوردهاند؛ همان کسانى که نماز به پا مىدارند و در حال رکوع زکات مىپردازند که در این شریفه ولایت و سرپرستی را مختص به خدا و رسول و ائمه اطهار علیهم السلام نموده است ،و ولایت معنائی عام دارد که شامل ولایت در امور سیاسی ،فرهنگی ،اجتماعی،اقتصادی و … می گردد. ».
۲. اثبات امامت و رهبرى سیاسى – اجتماعى براى پیامبر(ص)، امام(ع) و منصوبان از ناحیه آنان: A}(إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ…){A؛ V}نساء (۴)، آیه ۵۸ و ر.ک: مائده (۵)، آیه ۶۷.{V «خداوند به شما فرمان مىدهد که امانتها را به صاحبانشان بدهید و هنگامى که میان مردم داورى مىکنید، به عدالت داورى کنید».
توضیح اینکه امانت در قرآن، گستره وسیعى دارد و یکى از مهمترین عرصههاى آن، مسأله امامت و رهبرى است. امام رضا(ع) در تفسیر این آیه، مىفرماید: «اهل امانت امامان هستند؛ هر امامى امانت رهبرى را باید به امام بعد از خود بسپارد…»V}الشیخ عبد على بن جمعه العروسى الحویزى، تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ۴۹۶.{V
۳. اثبات حکومت و خلافت در زمین براى برخى از پیامبران گذشته؛ مانند حضرت داود(ع) و سلیمان(ع): A}(یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَهً فِى الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ){A؛ V}ص (۳۸)، آیه ۲۶ و ر.ک: همان، آیه ۲۰؛ نمل (۲۷)، آیه ۲۶ و ۲۷؛ نساء (۴)، آیه ۵۴. {V«اى داود! ما تو را خلیفه در زمین قرار دادیم، پس در میان مردم به حق داورى کن».
۴. قرآن، داورى و فصل خصومت در میان مردم را از وظایف پیامبران الهى معرفى مىکند: A}(وَ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ إِذْ یَحْکُمانِ فِى الْحَرْثِ…){A؛ V}انبیاء (۲۱)، آیه ۷۸ و ر.ک: نساء (۴)، آیات ۵۸ و ۶۵؛ مائده (۵)، آیه ۴۲؛ انبیاء (۲۱)، آیه ۷۸؛ انعام (۶)، آیه ۸۹.{V «و داود و سلیمان هنگامى که درباره کشتزارى داورى مىکردند…».
۵. دعوت به کار شورایى و جمعى کردن: A}(وَ شاوِرْهُمْ فِى الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ){A؛ V}آل عمران (۳)، آیه ۱۵۹ و ر.ک: شورى (۴۲)، آیه ۳۸.{V «در کارها با آنان مشورت کن؛ اما هنگامى که تصمیم گرفتى، بر خدا توکل کن».
۶. مبارزه با فساد و تباهى، ظلمزدایى و عدلگسترى از وظایف اصلى اهل ایمان است: A}(وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ){A؛ V}هود (۱۱)، آیه ۱۱۳ و ر.ک: نساء (۴)، آیه ۵۸؛ نحل (۱۶)، آیه ۹۰؛ ص (۳۸)، آیه ۲۸؛ حج (۲۲)، آیه ۴۱؛ بقره (۲)، آیه ۲۷۹.{V «بر ظالمان تکیه نکنید که موجب مىشود آتش شما را فرا گیرد».
۷. احترام به حقوق انسانها و کرامتبخشى به انسان از اصول سیاست ادیان الهى است: A}(وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِى آدَمَ…){A؛ V}اسراء (۱۷)، آیه ۷۰ و ر.ک: آل عمران (۳)، آیه ۱۹؛ نساء (۴)، آیه ۳۲.{V «ما آدمى زادگان را گرامى داشتیم…».
۸. امر به جهاد و مبارزه با طاغوتها، مستکبران و ستمگران و لزوم تهیه امکانات دفاعى: A}(یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ){A؛V}تحریم (۶۶)، آیه ۹ و ر.ک: اعراف (۷)، آیه ۵۶؛ بقره (۲)، آیه ۲۱۸.{V «اى پیامبر! با کفار و منافقان پیکار کن و بر آنان سخت بگیر». A}(وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ){A؛V}انفال (۸)، آیه ۶۰. {V«هر آنچه از نیروى سلاح و اسبان آماده مىتوانید براى تهدید دشمنان خداوند و دشمنان خودتان فراهم سازید». A}(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعاً){A؛ V}نساء (۴)، آیه ۷۱.{V «اى اهل ایمان، سلاح جنگ برگیرید و آنگاه دسته دسته یا با هم براى جهاد بیرون روید». A}(ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ){A؛V}همان، آیه ۷۵.{V «چرا در راه خدا جهاد نمىکنید»….
۹. عزت و آقایى را مخصوص خدا واهل ایمان دانستن و نفى هرگونه سلطه و ذلتپذیرى: A}(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِینَ){A؛V}آل عمران (۳)، آیه ۱۴۹ و ر.ک: منافقون (۶۳)، آیه ۸؛ محمد (۴۷)، آیه ۳۵؛ هود (۱۱)، آیه ۱۱۳؛ آلعمران (۳)، آیه ۱۴۶.{V «اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر از کسانى که کافر شدهاند اطاعت کنید، شما را به گذشته هایتان باز مىگردانند و سرانجام زیانکار خواهید شد».
۱۰. اثبات سلطنت و حکومت براى برخى از حاکمان صالح و عادل؛ مانند طالوت و ذوالقرنین: A}(وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً){A؛V}بقره (۲)، آیه ۲۴۶ و ۲۴۷ و ر.ک: کهف، آیات ۸۳-۹۸.{V «و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را براى زمامدارى شما مبعوث کرده است».V}براى آگاهى بیشتر ر.ک: عباسعلى عمید زنجانى، مبانى اندیشه سیاسى اسلام، فصل ۵، اندیشه سیاسى در متون اسلامى؛ آیهالله مکارم شیرازى، پیام قرآن (تفسیر موضوعى)، ج ۹و۱۰.{V
و آیات سیاسی دیگری که خطاب به مسلمانان نازل شده است :
۱ به مسلمانان فرمان می دهد که بیگانگان را محرم اسرار خود قرار ندهید.(۱)ء
۲ در مقابله و مواجهه با مخالفان , ده فرمان صادر می کند.(۲)
۳ فرمان می دهد: با قوم طرح دوستی نریزید.(۳)
۴ از مداهنه و سازش کای با غیر خودی که روش بازیگران سیاسی است , جلوگیری می کند.(۴)
۵ می پذیرد حکومت برای حفظ نظام , جاسوس و اطلاعاتی داشته باشند.(۵)
۶ نقش رهبر را در زندگی بیان می کند.(۶)
بالاءخره همهء آیاتی که دربارهء حکومت و حاکم نازل شده است .
(پـاورقی ۱.آل عمران (۳ آیهء ۲۸
(پـاورقی ۲.نحل (۱۶ آیات ۱۲۵ـ ۱۲۸
(پـاورقی ۳.ممتحنه (۶۰ آیهء ۱۳
(پـاورقی ۴.قلم (۶۸ آیات ۸و ۹
(پـاورقی ۵.حجرات (۴۹ آیهء ۱۲
(پـاورقی ۶.اسراء (۱۷ آیهء ۷۱
از آنچه گذشت روشن مىشود که بخش عظیمى از معارف و آموزههاى اسلامى شامل مسائل سیاسى – اجتماعى است. و نه تنها تعیین خط مشىهاى مهمى در این باره از سوى خداوند انجام شده است؛ بلکه مأموریت رهبرى و اجراى سیاستهاى تعیینى، از سوى خداوند بر عهده پیامبران و دیگر اولیاى الهى و مؤمنان برجسته، نهاده شده است.
به تعبیر حضرت امام(ره) «آن قدر آیه و روایت که در سیاست وارد شده است، در عبادت وارد نشده است. شما از پنجاه و چند کتاب فقه را ملاحظه کنید؛ هفت، هشت تایش کتابى است که مربوط به عبادات است. باقىاش مربوط به سیاسات و اجتماع و معاشرات و این طور چیزها است. ما همه آنها را گذاشتیم کنار و یک بُعد را، بُعد ضعیفش را گرفتیم». V}صحیفه نور، ج ۲، ص ۱۸۰.{V
و اما در مورد از بین رفتن قداست دین در صورت ارتباط با سیاست گفتنی است که این موضوع در صورتی است که سیاست غیر دینی در حوزه دینی قرار گرفته و توسط کارگزاران ناشایست منسوب به دین به اجرا درآید همانند آنچه در حکومت امویان، عباسیان و … شاهد بودیم. اما اگر سیاست دینی بر اساس آموزه های اصیل دینی درجامعه پیاده شود نه تنها باعث آلودگی دینی نمی شود بلکه با تحقق ابعاد اجتماعی دین، جامعیت و توان دین ۴۵اسلام را برای اداره جامعه و تامین سعادت دنیوی و اخروی بشریت به بهترین وجه ممکن نمودار خواهد ساخت.
در پایان به دلیل گستردگی موضوع ، اگر همچنان سوال یا ابهامی وجود دارد ، در مکاتبات بعدی به صورت کاملاً شفاف مرقوم نمائید تا بررسی و پاسخ داده شود .
برگرفته از پرسمان